و از این مهم تر برخی از افراد با خوردن غذائی دچار بیماری می شوند و برخی دیگر با غذائی دیگر . مانند اینکه یک گروه از خوردن ترشی دچار سر درد می شوند و با شیرینی بهبود می یابند و برخی دیگر با خوردن شیرینی زیاد سر درد پیدا می کنند و با ترشی بهبود می یابند . آیا می توان برای این دسته بندی های اجتماعی رنگ ها ، قد و قواره ها ، خواست ها ، پندارها ، گرایشات اخلاقی ، عصبانیت ها و خوش خلقی ها و علائق فرهنگی دوستداری و بی تفاوتی نسبت به طبیعت ، کنکاش گری ، عقل گرائی ، زیبائی دوستی ، رفتار شورانگیز ، برخورد منطقی و آرام و شعور آمیز ، و حتی علت استقبال کسی از بهار و تابستان و شخص دیگری از پائیز و زمستان قاعده ای جستجو کرد . و یا قابل قانونی فرض کرد و معیاری برای دسته بندی آنها طراحی کرد . و برنامه ای برای تعادل زیستی آنان ارائه نمود و زندگی آنان را به حالتی متعادل استوار ساخت و یا ساساً تغییراتی درخواست ها ، علائق ، گرایشات ، توانائی ها ، عصبانی شدن ها و بی تفاوتی ها پدید آورد . و یا بر اساس ظواهر هر رنگ پوست و اندام و رنگ مو و چشم و نرمی و خشکی پوست و برجستگی یا فرورفتگی رگ آنان گرایشات اخلاقی ، پنداری ، و توانائی و ضعف را پیش بینی نمود .
اینها و دسته بزرگی از سوالات متفاوت از جمله مسائلی هستند که باید پاسخ آن را از مزاج شناسی گرفت .
چرا یک دسته خاصی از انسان ها استعداد افسردگی دارند و دسته ای دیگر استعداد پرخاشگری ، دسته ای پرمو هستند و دسته ای دیگر استعداد طاسی دارند . با فشار خون زندگی می کنند و جمعی معنای فشار خون را نمی دانند گروهی پرخوابند و گروهی کم خواب . آیا می توان منشا این بیماری ها و یا فیزیولوپاتولوژی بیماری ها را با زبان دیگری بیان کرد ؟ این چیزی است که مزاج شناسی به نحوی بسیار زیبا ، منطقی و بر اساس قواعد و قانونمندی های همه فهم بیان می کند .