5- خواب و بيداري در حد اعتدال : بيداري بيش از حد موجب خشک شدن مغز ميشود همانطور که خشکي بيش از حد موجب بيخوابي ميشود. پس کسي که دچار بيخوابي است دچار سردي بدن ميشود.
سهر = بيخوابي سبات = پرخوابي نوم غرق = خواب سنگين زياد
6- خشم و عصبانيت در حد اعتدال : در مورد حالتهاي روحي در مبحث سته ضروريه بحث ميکنيم و جزء حفظ الصحه است. بدن طبيعي بايد يک حدي حالت غضب را داشته باشد و حالت بي خيالي و بي رگي اشکال دارد. پس غضب در حد اعتدال مفيد است.
در زمان رازي پادشاه مرو بيمار بود و دچار فلج شده بود. رازي براي رفتن به جهت درمان وي ابتدا بهانه آورد. وقتي به مرو رسيد يك سري دارو به پادشاه داد بعد شرطي خوب شدن پادشاه را اين دانست كه حتماً مداوا بايد در حمام صورت بگيرد و كسي وارد حمام نشود و درب حمام هم ديوار بگيرند. بعد از ديوار گرفتن در حمام رازي شروع كرد به عصباني كردن پادشاه و او را به خشم آورد . وقتي پادشاه به خشم آمد يک نشتري در آورد و گفت ميخواهم رگت را بزنم و تو را بکشم . پادشاه به خشم آمد و تشت را بلند کرد و پرتاب کرد به سمت رازي، ولي وي شروع کرد به فرار کردن در همين حين رازي رگ پادشاه را زد و او را فصد کرد و خون غليظي خارج شد و بعد از آن رازي از حمام فرار کرد و آمد به ايران. بعد از مدتي نامه اي نوشت به پادشاه مرو که من قصدم اذيت و آزار شما نبود فقط ميخواستم شما را عصباني کنم تا خونت به حرکت در بيايد و بعد از آن شما را فصد کنم تا آن خون دفع شود. پس بعضي جاها لازم است فرد را به خشم در بياورند. خشم موجب ميشود ضربان قلب بالا برود و با افزايش ضربان قلب خون گردش پيدا مي کند.
7- شادي معتدل : ولي اگر شادي بيش از حد شد گاهي ميتواند سبب مرگ فرد شود که به آن شادي مرگ مي گويند. مثل افرادي که به آنها خبر ميدهند انقدر در بانک بردي و از خوشحالي مي ميرد.
ما دو نوع گردش خون در بدن داريم :
الف ) گردش خون داخلي ب ) گردش خون خارجي
ما اين مطلب را در طب سنتي زياد ميبينيم که خروج روح به طرف خارج ميباشد.
يک نفر که خوشحال ميشود مي گوئيم منبسط شده ( باز شدن ، ايجاد نشاط کردن ) به خلاف آن ترس است ، کسي که ميترسد در خودش فرو ميرود. به اين حالتها خروج روح به طرف خارج يا به طرف داخل مي گويند. وقتي روح به طرف خارج برود همراه با آن خون و ارواح و قوا هم به طرف بيرون کشيده ميشود. وقتي ميترسد و جمع ميشود خون و ارواح و قوا به طرف گردش خون داخلي ميرود. در حالتي که گردش خون داخلي فشارش برود بالا اين در حالتي است که خوف و ترس ايجاد شود. پس با خوف و ترس گردش خون داخلي به شدت ميرود بالا و ميتواند موجب سکته قلبي شود. وقتي ايجاد نشاط و فرح و لذت بشود گردش خون داخلي فشارش مي آيد پايين و گردش خون خارجي فشارش ميرود بالا. اينها همان خروج روح به طرف بيرون است که اين هم ميتواند موجب خالي شدن قلب از روح بشود و موجب مرگ شود . که اولي را غصه مرگ و دومي را شادي مرگ مي گويند.
8- دلک معتدل : دلک يعني ماساژ ( دلاک کسي که ماساژ ميدهد ) که در مورد آن صحبت خواهد شد و انواع و اقسام دارد : لين- استردادي – صلب قوي
9- داروهاي معتدل
10 - داخل آب سرد نشستن : بخاطر اينکه پوست و اعضا و منافذ و مسام را منقبض ميکند (مجراهايي که با پوست ارتباط دارد و ميتواند موجب خارج شدن گرما شود يا عرق). نشستن در آب سرد به علت انقباض بدن و بسته شدن مسام ميتواند موجب گرم شدن بدن شود چون مانع خروج حرارت از بدن ميشود که به آن مي گويند تکثيف مسام ( فشردگي مجراهاي پوستي )
تکثيف = فشردگي کثيف = به معناي آلوده نيست به معناي فشرده است . خون کثيف = يعني خوني که فشردگي دارد.
ما يک حرارت غير طبيعي هم داريم . اينهايي که در بالا گفته شده حرارت طبيعي است .
حرارت غير طبيعي :
عفونت = تب = حمي تبها = حميات
تب : حرارت غريبه و غيره عادي که به علت حرکت غريبه در بدن بوجود آمده باشد. چرا اين حرارت غير عادي در بدن بوجود مي آيد؟ بعلت حرکت غريبه و غير عادي . اين حرکت غير عادي علل مختلفي دارد. در بحث سنتي در مورد تبها بحث مفصل شده . در کتابهاي مربوط به حميات چيزي در حدود 12000 نوع تب را ثبت کرده اند.
سه علت عمده براي تبها مي گويند:
الف) حماي يوم ( حمي يوم ) : تب هاي چند روزه 1 يا 3 يا 5 روزه . معمولاً در سرماخوردگيها و زکامها بوجود مي آيد. تبهاي آفتاب زدگي ، معمولاً بچهها دچار حمي يوم ميشوند و تبهاي شمسي.
ب ) حميخلطي : (آب حمام داغ است). يک خلط يا ماده اي در بدن دچار عفونت شده .
ج ) حمي عضوي : (بدنه حمام داغ است). يعني يک عضو حرارت پيدا کرده است.
د ) حميروحي : ارواح دچار حرارت بيش از حد شدهاند. (هواي حمام داغ است).
( ب،ج،د ، طولاني مدت هستند).
تبهاي طولاني مدت را به حمام تشبيه مي کنند که يا خود بدنه حمام داغ است که آن تب عضوي است، يا آب داخل حمام حرارت پيدا کرده که تشبيه ميشود به تبهاي خلطي، و يا ارواح دچار حرارت بيش از حد شده که تشبيه ميشود به تبهاي روحي.
پس يکي از حالتهاي غير عادي که دماي بدن بالا ميرود اين است که عفونتي در بدن باشد يعني يک حرکت غير عادي در بدن و به خاطر اين حرکت غير عادي حرکت خون بالا ميرود براي دفع آن ماده غير عادي که اذيت مي رساند و با بالا رفتن حرکت بدن گرماي غير عادي در بدن بوجود ميآيد.
ب ) اسباب سردي بدن :
سرد کننده هايي که ميتوانند بدن را سرد کنند عبارتند از :
1- ورزش بيش از حد : در حالت اعتدال ورزش گرم کننده بدن است چون حرکت در بدن ايجاد مي کند و جريان خون را اصلاح مي کند. ولي اگر بيش از حد شد چون مواد مفيد را تحليل ميبرد بعد از اين ورزش بدن دچار سردي ميشود.
2- حرکت و ورزش نکردن : خوردن و خوابيدن موجب ميشود بدن سردتر شود.
3- بيش از حد خوردن و آشاميدن : موجب ميشود رطوبات بدن بالا برود و مواد در بدن تجمع يابند و هضم نشوند كه اين موجب سردي بدن ميشود.
4- کمبود غذاي بدن : فقر غذايي ميتواند موجب سرد شدن بدن بشود. غذايي که در بدن بايد سوخت و ساز شود تا گرمي ايجاد کند اگر به بدن نرسد موجب ميشود که بدن سرد شود.
5- تماس با غذا و داروهاي سرد و سردي بخش اگر كسي غذايش را ماست و ترشيجات قرار دهد چون اينها سرد هستند موجب سرد شدن بدنش ميشود.
6- آبها و ضمادهاي بيش از حد گرم اگر موجب تحليل مواد بدن شود اينها سرد کننده هستند.
7- غسل کردن با آبهاي قابض : آبهايي مثل آب معدني زاجي که زاج آن زياد است، هر چند در ابتدا اينها ميتوانند بدن را گرم کنند ولي اگر بيش از حد شد حرارت را فرو مي برد داخل بدن و فرو رفتن حرارت موجب سرد شدن بدن ميشود. غسل = طهارت غسل = شستشو
- چشمه هاي آب گرم ميتواند تحليل برنده باشد . حال در بحث چشمه هاي آب گرم گفته ميشود که هم ميتواند تحليل برنده باشد و هم ميتواند يکسري بيماريهايي مثل فالج، خدر، و حتي بيماريهاي پوستي مثل جرب و حکه را درمان کند و مفيد است. ولي آبهاي معدني قابض يعني گس مثل آبهاي معدني زاجي سرد کننده و تحليل برنده بدن هستند.
آبهاي معدني را نيز تقسيم بندي مي کنيم : 1) آبهاي کبريتي 2) آبهاي زاجي 3) آبهايي که داراي مس هستند. که اين مبحث در حفظ الصحة است.
8- ضمادهاي سرد ( چه بالفعل ( فعلاً دمايش پايين است مثل يخ يا آب يخ ) چه بالقوه ( خاصيت آن را داشته باشد که بتواند سردي ايجاد کند اما دماي دارو در حال حاضر سرد نيست ، مثل پوست بر افروخته و ضماد پوست خيار يا ضماد برگ خرفه که برروي پاهايي که تاول زده سردي بخش ميباشد، کسي که گرمازده شده پوست خيار را روي پوستش بچسبانيد ، بر افروختگي و قرمزي برطرف ميشود. يا ماست در بر افروختگي پوست بخصوص در پا سوختگي بچه ها بسيار مفيد است و سردي بالقوه دارد.
9- استفراغ به افراط و بيش از حد : استفراغ منظور قي کردن نيست. منظور دفع مواد بدني است. به هر صورتي باشد چه به صورت قي کردن بيش از حد- اسهال بيش از حد – حتي نزديکي بيش از حد ميتواند حرارت بدن را پايين بيارود. حتي رعاف ( خون دماغ شدن) يا فصد و حجامت همه جزء استفراغ هستند.
- نکته : برخي بيماريها بر وزن فعال است مثل : رعاف ، دوار ( سر گيجه ) ، کباد (ناراحتي کبد) ، طحال ( نارحتي طحال)
10 – بسته شدن منافذ : چون مانع ميشود خون و حرارت به عضو برسد موجب سردي آن عضو ميشود.
11 – غم و غصه فراوان : اندوه و حزن موجب سردي بدن ميشود.
12 – شادي بيش از حد : شادي معتدل موجب گرمي بدن ميشود ولي بيش از حد موجب سردي بدن ميشود.
13 – لذت بيش از حد : مثل نزديکي کردن اگر لذت بيش از حد داشته باشد ميتواند موجب سردي مخصوصاً اگر به اوجش برسد . انسانهايي که ضعيف هستندبا نزديکي کردن دچار استفراغ مي شوند که علت آن سردي بيش از حد است که به بدنشان سرايت کرده است.
14 – خواب بيش از حد
15 – کارها و مشاغلي که موجب سردي ميشود مثل کار کردن در حمام- کار در استخر و شاليزارها
16 – زيادي خلط خام در بدن مثل بلغم بيش از حد در بدن كه بدون اضافه كردن گرمي و با دفع آن بلغم مشكل حل ميشود.