تحولّات و پیشرفت های شگرفی که در قرن اخیر، نصیب جامعۀ بشری گردیده ، اگر چه از جوانبی تسهیلاتی در زندگی او پدید آورده امّا به موازات آن سبب شده که انسان امروزی خود را از دانش های گذشتگان بی نیاز بپندارد و زحماتی را که پیشینیان متحمّل شده اند نادیده انگارد و احیاناً به چشم حقارت به آنها بنگرد ، این در حالی است که برخی از علوم کنونی از جمله طب امروزی ، بر اصول و پایه های نظری و تجربی طب گذشته استوار است و بنابراین ما نمی توانیم عملاً از گذشتۀ خودمان غافلباشیم ، به عبارت دیگر، ما زمانی می توانیم به ارزش واقعی آنچه داریم پی ببریم که بدانیم گذشتگان ما چه داشتند . بنابراین تاریخ هر کشور، هویّت آن کشور است که به سادگی نمی توان آن را انکار کرد .
جرج سارتن ، استاد معروف تاریخ علم در دانشگاه هاروارد در کتاب « سرگذشت علم » می نویسد: « بسیار جای تأسف است که بسیاری از دانشمندان برای تتبعات تاریخی ارزشی قائل نیستند و آن را سرگرمی کم اهمیّتی می دانند . دلیلی که اقامه می کنند این است که بهترین قسمتهای علوم قدیم اقتباس گردیده و جزء علوم فعلی شده . بقیه قابل فراموشی است و به عبث نباید حافظۀ خود را با آن خسته کنیم و بارش را زیاد نماییم . علمی که ما می آموزیم و بهدیگران تعلیم می دهیم نتیجۀ یک انتخاب دائمی است که بر اثر آن ، قسمتهای اضافی و زائد را افکنده و فقط آنچه را که لازم و ارزنده است نگاه داشته ایم »
چنانکه اشاره شد مخصوصاً در حوزۀ علم طب ، ضرورتاً باید با این گذشتۀ پرفراز و نشیب آشنا شویم و آنچه ما را در این مهم یاری می کند تاریخ طب ماست .